جدول جو
جدول جو

معنی درویش رش - جستجوی لغت در جدول جو

درویش رش
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان حومه بخش تکاب شهرستان مراغه. واقع در 21هزارگزی باختر تکاب و 15هزارگزی جنوب راه ارابه رو تکاب به شاهین دژ. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَرْ مَ)
مرد درویش. مرد بی چیز. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
ببخشید گنجی به درویش مرد
که خوردش نبودی بجز کارکرد.
فردوسی.
چو درویش مردی که نازد به چیز
که آن چیز گفتن نیرزد پشیز.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
به رنگ و سیرت و حال درویشان. درویش صفت:
چو دید آن خردمند درویش رنگ
که بنشست و برخاست بختش به جنگ.
سعدی
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان بنافت ساری
فرهنگ گویش مازندرانی